تونمیخواهی عزیزت بشوم زورکه نیست
یا نگاهم بکند چشم تو ، مجبورکه نیست
شده یک روز بیایی به دلم سر بزنی
با توام ! خانه ی تنهایی من دور که نیست
آنکه با دسته گلی حرف دلش را میزد
پر درد است ولی مثل تو مغرور که نیست
نازنین ! عشق که نه ، اخم شما قسمت ماست
عاشقی های تو با این دل رنجور که نیست
تو مرا دیدی و از دور به بیراهه زدی
تو نگو نه ! دل دیوانه ی من کور که نیست
خواستم دل بکنم از تو ، ولی حیف نشد
لعنتی ، غیر تو با هیچ کسی جور که نیست
مشکل اینجاست ، نگفتی تو به من ، می دانم
تو نمی خواهی عزیزت بشوم ، زورکه نیست